حکمت پشت دل و اکت
طرح جلد کتاب اثری از هنرمند گرافیست سپیده ظهیری است.
خلاصه کتاب
رویکرد تطبیقی در پژوهش به تشابهات و معانی مشترک در دو متن با منطقهی جغرافیایی و حتی بستر تاریخی متفاوت میپردازد. این رویکرد در راستای تفاهم و نزدیکی انسانها بسیار خود را توانمند نشان داده است. از همین منظر «اکت» در روانشناسی با «حکمت پشت دل» قابل تطبیق است؛ اکت و حکمت پشت دل هر دو با منش انسان (رفتار) سروکار دارند؛ هر دو بهنوعی زندگی کردن را نشانه میروند؛ هر دو در راستای ارزشها حرکت کردن را متعهدانه توصیه میکنند اما بایستی هرکس با پا و کفش خود آن را امتحان کند و به حرف «درمانگر» یا «استاد راه» خود اکتفا ننماید.
در این کتاب ابتدا موضوع هر دو علم و سپس ابعاد آن دو، تعریف و تبیین گردیده و نهایتاً به تطبیق آنها پرداخته میشود. نکته حائز اهمیت اینکه این تطبیق قطعاً تمامی جوانب امر را بررسی نخواهد کرد، بلکه در حد توان و ظرفیت موضوعات مطرحشده، عهدهدار تبیین گردیده است.
بر این پایه تطبیق که خود بیانگر وجود مناسبات مشترک میان موضوعات گوناگون در یک تحقیق عمیق است، میتواند در این راستا تلفیق را نیز به همراه خود داشته باشد. آنچنانکه بسیاری از متفکران، نویسندگان، علما و محققان پس از تأمل و بررسی گوناگون بر روی یک موضوع، به آراء و نظریات فراوان فیشبرداری شدهای که میرسند، ناگزیر در جمعبندی تحقیق خویش، دچار تلفیقی برآمده از تحقیق تطبیقی شده و با کنار هم قرار دادن دادهها و دریافتهای اطلاعاتی، مجموعهای را به دست میدهند که در نوع خود ابتکار، اختراع، اکتشاف و درنهایت تولید علم و پژوهش علمی ارزشمندی را همراه خواهد داشت.
در این متن نیز سعی شده است از تشابهات دو موضوع متفاوت، روانشناسی (اکت) و حکمت (حکمت پشت دل)، به تلفیقی جدید و پژوهشی نو دستیابیم. در تلفیق است که به آشتی و پیوند میان اذهان مختلف در تمامی اعصار دست مییابیم. آنچنانکه کمبل میگوید: «آشتی ذهن با شرایط زندگی، یکی از وجوه بنیادین کلیه داستانهای آفرینش است. آنها ازاینجهت با یکدیگر شباهت فراوان دارند.»
کتاب حاضر، رویکردی تطبیقی است میان «اکت» به مثابه علمی روانشناسانه از غرب و «حکمت پشت دل»، به عنوان علمی در فلسفه ایرانی اسلامی از شرق که هر دو در یک امر مشترک به توافق رسیدهاند که ابتدا به آشتی «ذهن و دل» خویش پرداخته و سپس آشتی با دیگری را در دستور کار خود قرار دادهاند. بدیهی است که ابزار مورداستفادهی هر دو علم بهظاهر متفاوت میباشند ولی درواقع شباهتهای قابل تأملی نیز دارند.
بر این پایه شاید بتوان گفت مهمترین دلیل انتخاب موضوع حاضر علاوه بر «گرایش شخصی» پژوهشگران آن، اشتراک معنایی میان «اکت» و «حکمت پشت دل» است که در هر دو «رنج بشر» بهخوبی دیده میشود و همین «دیده شدن رنج»، کافی است تا در کم شدن آن با«عشق» - بدون آنکه هدف اصلی کاهش رنج باشد- کمک شایانی نماید.
شایان ذکر است بنیانگذار «حکمت پشت دل» استاد «محمد پیرحیاتی(مونس)» پیش از این با رویکرد تطبیقی میان چند رشته به ویژه اسطوره، عرفان، هنر و ... توانسته است چهرهی موجه و قابل تأملی از «حکمت پشت دل» خویش ارائه نماید. اینک برای نخستین بار کاری مشترک میان ایشان و بنده – زهره پیرحیاتی- انجام میگیرد که رویکرد اکت در روانشناسی را به استقبال رویکرد تطبیقی تازهای با «حکمت پشت دل» برده تا نه تنها روح سیال و توانمند این حکمت بیشتر آشکار گردد بلکه در کنار رویکرد اکت بتوانیم با ساحت کارکردی و کاربردی در راستای خدمت به انسان و زندگی دست یابیم. بر خود لازم میدانم در همینجا از روح آزاده و سینه گشاده استاد مونس در پذیرش این همکاری سپاسگزاری نمایم.
زهره پیرحیاتی
کاندیدای دکتری روانشناسی